Sunday, April 30, 2006

Visually Numb...

آره اون موقع دید من از خیلی از بزرگترها روشنتر بود
مغز من هم از اونها بزرگتر بود فقط با بدنم هماهنگی نداشت
.نمیدونستم چطور پول در بیارم، پدر بشم یا خونه و ماشین بخرم. قدم هم کوتاهتر بود
.شاید فقط به اطلاعات و زمان نیاز داشتم
...اما بعد ازگذشت این همه سال حالا این بدنمه که با مغزم هماهنگی نداره

Me: IQ > 40

Wednesday, April 26, 2006

Too Much Rope & They'll Fuck It Up

دیگه یاد گرفتم
قبل از شروع هر دوستی باید یه سری به داروخانه زد و
.جهت پیشگیری ، به اندازه کافی پماد ضد سوختگی تهیه کرد

A guy with a burnt ass

Sunday, April 23, 2006

VTD: Visually Transmitted Disease

.چقدراحمق خواهیم بود اگر خود را اولیور توئیست وار تصور کنیم
.دزدی بی اراده، ناچار و غریقی در دریای سرنوشتی که خودمان در آن دستی نداشته ایم
.نه! اولیور و چارلی از ما شریفترند. ما فاگین و فاگین پروریم
...از ایدزهم هزار مرتبه مرگبارتر. مرض دزدی را حتی با نگاه به همدیگه انتقال میدیم چه رسد به بوسه و

WHO agent

Thursday, April 20, 2006

Dancing With The Undead

وطن من یک تنور مسطح است که کف آن را گل پخته
.به صورت مربعهای کوچک و شکسته تا فرسنگها میپوشاند
. اینجا گورستان خاطراتم است . من بارها آنها را اینجا کشته ام، مدفون کرده ام و دوباره زنده کرده ام
.گویی مدتهاست دم مسیحایی را به سخره گرفته ام

آسمان صاف است با چند ابر کومولوس در دوردست و من
.در پی جواز دفن خاطرات حال و نبش قبر خاطرات دیروز در این صحرا پرسه میزنم

Bingalius Cesar

Saturday, April 15, 2006

Connection Lost...

و در قرن ۲۱م در عصر کونکورد و خطوط اینترنت پرسرعت
من و تو هنوز به حس لامسه برای اتصال به شبکه اعتقاد داریم

باید در نظر داشت شاید خدا هم به نزدیک بینی ذاتی ما دچار باشد
پس از انگشت اشـاره روی سنگ قبر نارسانا، نه فقط برای متمایز کردن
ی به زبان عربی بهره میبریمusername & Password بل برای اتصال به شبکه با

Fingerless Tommy

Thursday, April 13, 2006

Out The Cave I Come...

بله من هم خوب غر غر میکنم و توی همه چیز صاحب نظر هستم
من هم نیرو ندارم، اراده ندارم، سست و بیحال و تن پرورم و بدبختانه
.مقداری عقل و شعور و اندکی احساس آموخته ام

بله من و شما به بیماری سابقه دار هملت دچاریم
با این تفاوت که بزدل هم هستیم
...تا مغز استخوان بزدل

Monday, April 03, 2006

Wrong Number...

١٣به در هم به وقت مطالعه کتابهای ناخوانده بلوند میماند
زیبایی و لوندی روسپیهای متشخص تازه کار گران قیمت در یک سو و
غرور و اعتماد به نفس ژیگولوهای جاهل که نه از دانایی، بل از بیخبری مایه میگیرد در سوی دیگر
" ...ای ایمان، ای دوشیزه پولادین"
...باید سبزه ای گره زد، کاهو و سکنجبینی بلعید و رقصی و خنده ای

من و دانلد داک و عمو جغد شاخدار