Monday, March 06, 2006

Dating A Flower...

آرزوهای بزرگم رو یه جایی همین حوالی گم کردم
شاید بوی گل باغچه همسایه اونارو دزدیده
شاید هم این خودم هستم که گم شده ام زیر سایه یکی از همین گلها
ولی به هر حال باید حرف مامانم رو گوش میکردم و زیاد از خونه دور نمیشدم
دیگه باید بزارم باد من رو با خودش ببره بندازه پهلوی اولین گل یاسی که دیدیم

2 comments: